پارچه و دستبافهفرش و دستبافه

پارچه های دستبافت ایرانی

در بسیاری از جوامع منسوجات نقشی حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفا کرده اند. هنر پارچه بافی می‌توانند هم ارزش واقعی و هم ارزش نمادین داشته باشند، به همین علت از دیرباز مورد توجه اشراف بوده اند. آنها منسوجات زیادی می پوشیدند تا ثروت خود را نشان دهند. دو حرفه نساجی و دوخت در میان مردم از روزگارهای کهن وجود داشته است و عامه مردم از این رو که صنایع مزبور بسیار کهن است، آنها را به حضرت ادریس نسبت می دادند و نخستین استاد آنها را هرمس می دانستند که گاهی هم گفته شده هرمس همان ادریس است.

اشخاصی هم بیشتر با نظر به شاهنامه، بدون این که اشاره ای به تاریخ بافت پارچه کنند، فن پشم ریسی و دوخت را به دوران تهمورث دیوبند نسبت داده اند. ابوالقاسم فردوسی از جمشید به عنوان مخترع دستگاه بافندگی یاد کرده است. در طبقات زیرین گنج دره با قدمتی که به 12000 سال پیش می رسد، نشانه هایی از الیاف طبیعی به دست آمده که به دور دسته یک تیر سنگی پیچیده شده بود و این اثر نشانگر آن است که انسان ها در آن زمان نه تنها الیاف طبیعی را می‌شناختند بلکه از آن استفاده می کردند.

در آثار مختلف کشف شده از اقصی نقاط ایران به تصاویری از انسان همراه با پوشش بر می خوریم. در قدیمی ترین نمونه یافت شده از تپه سیلک مردی جنگجو با نیم تنه ای کوتاه به چشم می خورد. طبق نظریه گیرشمن قدمت صنعت بافندگی و همچنین تهیه لباس در ایران به حدود ده هزار سال پیش از میلاد می رسد، زیرا تهیه پوشاک دوخته و بافته شده از نخ های رشته شده به شیوه ای که بر ظروف قرن هشتم پیش از میلاد نقاشی شده، به گذشت هزاران سال نیاز دارد. آرتور اپهام پوپ بر مبنای کاوش های باستان شناسی در منطقه سیلک و تپه گیان آغاز ریسندگی و بافندگی و دوخت را هم زمان با خانه سازی و سفالگری دانسته و عمری ده هزار ساله برای آن تخمین زده است. در غار کمربند در بهشهر آثاری متعلق به 6000 سال ق.م یافت شده که نشانگر ریسندگی نخ از پشم گوسفند و بز به شیوه ای ابتدایی است.

در حفریات شوش، بر روی تیغه مفرغی با سفال های دوره اول به دست آمده، بر آن نقشی از پارچه ای که به دور آن پیچیده شده بود به جا مانده که بیانگر آن است که حدود 3000 – 3500 ق.م بافتن پارچه حتی با چرخ بافندگی معمول بوده است. در تپه حصار دامغان یک میله مفرغی مربوط به هزاره سوم ق.م یافت شده که مخصوص ریسندگی نخ های نازک بوده که بیانگر پیشرفت بافندگی در این دوره هاست. در سال های 2500 – 2700 پیش از میلاد بافندگی شکل کامل تر و شکل ظریف تری به خود گرفت و پارچه هایی از سیم های طلا و نقره و همچنین پارچه هایی مرغوب از پشم گوسفند و بز بافته شد.

در تورات آمده است که: پرده هایی رنگارنگ و پارچه هایی با طرح ها و نقش های مفصل در ایران مرسوم بوده است. از این بافته ها چیزی در ایران یافت نشده و فقط قطعه پارچه ای ابریشمین در سوریه کشف شده که متعلق به سال های 330 تا 224 پیش از میلاد می باشد.

آشنایی با مهم ترین پارچه های دستبافت ایرانی

ترمه

چنین به نظر می رسد که بافت ترمه به عنوان یکی از ظریف ترین و زیباترین محصولات دستباف کشورمان از اوایل دوره ی صفویه در ایران رواج یافته است زیرا قبل از این دوران آثاری از ترمه های ایران بر جای نمانده است. ترمه پارچه ای ظریف است که از کرک یا پشم یا ابریشم طبیعی و امروزه تا حدودی با بهره گیری از نخ ویسکوز(ابریشم مصنوعی) و با استفاده از طرح های اصیل و سنتی و به کمک دستگاه های بافندگی از نوع ساده یا ژاکارد بافته می شود.

پارچه دست بافت ایرانی ترمه

اگر به هنر نقاشی روی پارچه علاقه دارید می‌توانید مقاله مربوط به آن را مطالعه کنید.

هرچند که در خصوص زادگاه ترمه بین محققان و پژوهشگران وحدت نظر نیست و عده ای بر این عقیده اند که ترمه بافی ابتدا از کشمیر آغاز و سپس به ایران آمده و برخی دیگر زادگاه آن را ایران می دانند که بعدها به کشمیر راه یافته ولی در هر حال نمی توان منکر این واقعیت شد که ترمه بافی در ایران توسط طراحان هنرمند و با به کارگیری طرح های اصیل و سنتی ویژه ی کشورمان، اعتبار خاصی یافته است. ترمه بافی هم اکنون تا حدودی در شهرهای یزد و کرمان رواج دارد که البته تولید آن بیشتر با استفاده از دستگاه ژاکارد صورت می گیرد.

در ابتدا برای تار و پود ترمه از کرک استفاده می گردید. ولی امروزه به جای کرک از پشم مرغوب استفاده می شود. ضمن آنکه بافت ترمه با استفاده از تار و پود ابریشمی هم در گذشته و هم در حال همچنان مرسوم و متداول است. دستگاه ترمه بافی از نوع چهاروردی است و برای بافت ترمه نیاز به یک نفر بافنده و یک نفر گوشواره کش است. استادکار در قسمت پایین و پشت دستگاه می نشیند و گوشواره کش در بالای دستگاه استقرار می یابد و کارش انتخاب و تعیین نخ های مخصوص جهت ایجاد نقش بر روی پارچه و هدایت نخ ها به پایین برای انجام کار بافت است لذا طرح های زیبایی که بر روی ترمه مشاهده می شود، حاصل همکاری و هماهنگی استاد کار بافنده و گوشواره کش است.

بافت ترمه با دستگاه های ساده ی بافندگی و به گونه ای که شرح آن گذشت، به بافت ترمه ی انگشتی هم معروف بوده و نیاز به صرف وقت و دقت و مهارت فراوان دارد و لذا به کمک دستگاه های ساده تنها می توان به تولید حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر ترمه ی مرغوب دست یافت ولی با استفاده از دستگاه ژاکارد که در واقع کار گوشواره کش در دستگاه های ساده ی بافندگی را انجام می دهد، تولید کمی افزایش یافته و به حدود ۷۰ سانتیمتر در روز می رسد.

لازم به توضیح است که در خصوص بافت ترمه تمامی مقدمات و مراحل آماده سازی نخ می بایست صورت گیرد و در واقع پس از شستن پشم، ریسیدن و رنگرزی نخ است که بافت شروع می شود. در مورد رنگرزی پشم یا کرک یا ابریشم مورد مصرف در ترمه بافی باید گفت که تا گذشته ای نه چندان دور صرفاً از رنگ های طبیعی و اکثراً نباتی استفاده می شد و مثلاً برای تهیه ی رنگ آبی یا آبی تیره از نیل، قرمز از ریشه ی روناس، زرد روشن از برگ مو و… استفاده می گردید. ولی امروزه غالباً رنگ های شیمیایی جایگزین رنگ های نباتی شده است. رنگ های مصرفی در ترمه و به خصوص متن آن را عنابی، قرمز روشن، سبز، نارنجی و سیاه تشکیل می دهد و طرح هایی که در ترمه کاربرد دارد طرح هایی نظیر بته جقه، بته ی خرقه، شاخ گوزنی درهم، بته بادامی، بته سروی، راه راه، امیری، محرمات و… می باشد.

ترمه بافی به شکل سنتی آن، هم اکنون در یزد صورت می گیرد. از ترمه به عنوان پرده ای، بقچه، رومیزی، جانمازی و نیز در تهیه ی انواع لباس های زیبا استفاده می گردد. ضمن آنکه از این پارچه ی ظریف و به صورت تکمیلی آن می توان انواع کیف های زنانه و مردانه و نیز پشتی را تولید و عرضه نمود. همان گونه که ذکر شد، ترمه در ایران و کشمیر تکامل می یابد و هنرمندان ایرانی و کشمیری انواع ترمه را که در تمامی نقاط دنیا متقاضیانی داشته است، تولید و عرضه می نمودند که ذیلاً به انواع ترمه های ایرانی و کشمیری اشاره می شود:

شال چهارقدی، شال بندی، شال راه راه، شال راه پهن و شال راه باریک، شال محرمات، شال اتابکی، شال کشمیری، شال زمردی، شال رضایی، شال امیری، شال کرمان و شال یزد.

برای خرید ترمه ایرانی به لینک مراجعه کنید.

زری

زری، نفیس ترین و افسانه ای ترین منسوج ایرانی است که در روزگار رونق و رواج خود، شهرتی عالمگیر داشته و هم اکنون نمونه هایی از آن زینت بخش موزه ها و سایر مراکز هنری ایران و دیگر کشورهای جهان است، زری بافی در ایران دارای سابقه ای طولانی از لحاظ بافت و تولید می باشد. هرچند که در تاریخ نساجی ایران، زمان پیدایش زری ناپیداست ولی به طور اجمال از تواریخ و کتب قدیمه چنین استنباط می شود که نخست در زمان هخامنشیان و سپس در زمان ساسانیان بافتن پرده ها و پارچه های زری رواج داشته و برای تزیین کاخ های سلاطین و کلیساهای جهان به کار می رفته است، ضمن آنکه هرودت و کتاب اوستا چیزی شبیه به زری را وصف کرده اند.

پارچه دست بافت ایرانی زربافت

مراکزعمده ی زری بافی ایران درگذشته یعنی اصفهان، ابیانه، یزد و کاشان همواره مرکز تجمع هنرمندان و طراحان و استادان این رشته از هنر صنعت کشورمان بوده و از مراکز فوق همواره بهترین و ارزنده ترین پارچه های زری تولید و به دیگر نقاط جهان صادر می شده است. امروزه، زری تنها در کارگاه های سازمان میراث فرهنگی کشور در شهرهای تهران و کاشان آن هم به مقدار محدود تولید و عرضه می گردد. در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان نیز زری به میزان محدود بافته می شود. در این کارگاه ها هنوز چند تن از هنرمندان، حافظ ارزش های این پارچه ی دستباف زیبا و ارزنده کشورمان می باشند.

عمده ترین ماده ی اولیه ی مورد مصرف در زری بافی، ابریشم طبیعی است که برای بافت زمینه از ابریشم ساده و برای بافت نقوش از نخ ابریشمی با روپوش طلا یا نقره ی معروف به گلابتون، استفاده می نمایند. رنگرزی نخ های ابریشمی نیز در گذشته تماماً با استفاده از رنگ های طبیعی صورت می گرفته و امروز نیز اکثر رنگ ها را رنگ های طبیعی تشکیل می‌دهد و از رنگ های شیمیایی به میزانی بسیار محدود و در مواردی خاص استفاده می شود.

باید گفت که یکی از ویژگی های چشمگیر انواع منسوجات ایرانی در روزگاران گذشته از جمله پارچه ی زری، استفاده از رنگ های طبیعی در رنگرزی نخ های مصرفی آن بوده است.

تولید زری به دو صورت انجام می گیرد:

  • با استفاده از دستگاه های سنتی
  • با استفاده از دستگاه ژاکارد

دستگاه های سنتی زری بافی که نزد اهل فن به دستگاه های دستوری شهرت دارد، از نظر شکل ظاهری تا حدودی شبیه سایر دستگاه های نساجی سنتی می باشد و کار تولید، توسط دو نفر صنعتگر یعنی یک نفر بافنده و یک نفر گوشواره کش(همانند دستگاه های سنتی ترمه بافی) صورت می پذیرد و در واقع می توان گفت، پارچه ی زری حاصل هماهنگی و همکاری و هنر بافنده و گوشواره کش می باشد. استفاده از دستگاه ژاکارد برای تولید زری نیز دارای سابقه ای چندان طولانی نیست و دستگاه ژاکارد به خاطر افزایش سرعت در تولید پارچه ی زری و صرفه جویی در هزینه و وقت صنعتگران به کار گرفته شده است. با استفاده از دستگاه های سنتی زری بافی می توان به تولید حدود ۱۰ سانتیمتر در روز دست یافت، حال آنکه در صورت استفاده از دستگاه ژاکارد این میزان به حدود ۴۰سانتیمتر در روز افزایش می یابد.

در تولید زری تماماً از طرح ها و نقش های اصیل و سنتی استفاده می شود و به جرأت می توان اظهار نمود که اکثر نقش های سنتی و حتی نقش های غامض و پیچیده، طی قرون و اعصار متمادی توسط هنرمندان زری باف بر روی پارچه ی زری پیاده شده است و این طرح ها نه تنها شامل طرح های ویژه ی پارچه بلکه شامل طرح ها و نقش های ویژه ی سنگ و سفال، فلز، قالی و… و حتی طرح های ظریف نگارگری نیز می شود که با ذوق و مهارت سرشار طراحان و بافندگان به اجرا در آمده است.

آخرین شاهکار پارچه ی زری را باید روپوش مزار مطهر امام رضا (ع) دانست. که کار طراحی و بافت آن توسط هنرمندان سازمان میراث فرهنگی کشور طیّ دو سال به انجام رسیده است و در سال ۱۳۷۹ و همزمان با نصب ضریح جدید، روی مزار مطهر قرار گرفت.

مخمل

بدون تردید مخمل را باید از نفیس ترین پارچه های دستباف ایران دانست. زیرا پیچیدگی روش بافت، طرح های زیبا و پر نقش و نگار و مواد اولیه ی مرغوبی که در تولید این پارچه به کار می رود، ویژگی خاصی به آن بخشیده که مخمل را از سایر دستباف ها متمایز می سازد. در خصوص زادگاه این بافت، بین صاحب نظران وحدت نظر وجود ندارد، چه عده ای آن را تنها بافت قرون وسطایی می دانند که از اروپا برخاسته است از جمله آنکه لاتور بر آن عقیده است که ایتالیایی ها تا قبل از قرن دوازدهم میلادی آن را پدید آورده اند.

فیلیس اکرمان نیز طرفدار همین نظر است و می نویسد که پس از اروپا در قرن پانزدهم میلادی و یا در همان قرن مخمل به ایران راه یافته است ولی نمایشگاهی که سال ها پیش تحت عنوان مخمل خاور و باختر ترتیب یافته بود. این نظریه را مطرح می نمود که نخستین بار مخمل بافی در یک زمان، ولی مستقل از یکدیگر، در قرن چهاردهم میلادی و شاید زودتر، در ایران و چین پدید آمده است و در ظرف یک قرن، این هنر شکوهمند در ونیز، فلورانس، جنوا، لوکا و دیگر شهرهای ایتالیا به سر حد کمال رسید. به هر حال از مجموع نظرات ارایه شده در خصوص زادگاه مخمل می توان چنین نتیجه گرفت که: مخمل بافی کم و بیش در یک زمان در ایران و ایتالیا و چین تکامل یافته است.

پارچه دست بافت ایرانی مخمل

مخمل ظاهراً پدید آورده ی روش حلقه زنی است که از سال ۲۱۶۰ پیش از میلاد در مصر به کار می رفت. چه بافت هایی که از حفاری های دوره ی دودمان یازدهم به دست آمده نشان می دهد که الگوها با حلقه زدن تارها و پودهای اضافی ایجاد شده است. تکه ای از بافت های قبطی در موزه ی شهر لیون، این تارهای اضافی را دارد و گواه آن است که از تکامل روش حلقه زنی مصری ها به وجود آمده است. ولی فاصله ی میان این منشأ احتمالیِ و مخمل های دارای بافت ابریشم پر مایه ی امروزی، چه از نظر زمان و چه مراحل تکامل، بسیار است. مسعودی صاحب مروج الذهب ضمن بحث از خلیفه ی متوکّل از پارچه ای یاد می کند که برخی آن را مخمل دانسته اند.

او می نویسد: خلیفه جامه هایی می پوشید که ثیاب ملحمه نام داشت و در زمان ما به نام متوکلّی معروف است. ابوالقاسم جغرافی دان بعد از او متوکلّی را چنین تعریف می کند: جامه ی سبک مطّرز سوزن دوزی شده، ساخت مصر، با دو علامت و دو زنّاز و طرح های از نخ ظریف با اندازه کامل و بافت بسیار زیبا… . ابوالقاسم در همین رساله از کتف سوادّیه یعنی پارچه ای از منطقه ی سواد در ایران سخن می گوید که بعدها به پرده های مرغوبش شهرت یافت و برخی از صاحبنظران کتف را به معنای مخمل دانسته اند.

به هر حال تا زمانی که مدارک باستان شناسی یا شواهد ادبی روشن تر به دست نیامده، زادگاه واقعی مخمل و تاریخ دقیق شروع مخمل بافی در ایران در پرده ی ابهام می ماند ولی قدیمی ترین مخمل ایرانی که تا کنون شناخته شده مربوط به قرن دوازدهم یا پانزدهم میلادی است که در موزه ی هنرهای تزیینی پاریس نگهداری می شود. ضمن آنکه مراکز بزرگ مخمل بافی در ایران در سده های گذشته، کاشان، یزد، تبریز، مشهد و هرات بوده و این پارچه ی نفیس از قرن شانزدهم از جمله صادرات مهم ایران به شمار رفته است.

برای تولید مخمل از ابریشم طبیعی استفاده می شود و نقش های اصیل و سنتی مخمل بر روی این پارچه زیبایی خاصی را جلوه گر می سازد.

مخمل دارای تار و پود و پرز بوده و به دو روش بافته می شود:

  •  مخمل ساده
  • مخمل نقش برجسته

بافت مخمل ساده توسط یک نفر بافنده صورت می پذیرد ولی بافت مخمل نقش برجسته در گرو همکاری سه صنعتگر است. با تلاش سازمان میراث فرهنگی کشور، یک دستگاه مخمل بافی برای بافت مخمل ساده در مرکز هنرهای سنتی کاشان راه اندازی شده است ولی سال هاست که دیگر مخمل نقش برجسته تولید نمی شود.

عبا

نوعی از پارچه های دستباف ایرانی است که دو نوع تابستانی و زمستانی را شامل می شود. عبای تابستانی که تولید آن بیشتر در بهبهان، کوهپایه ی اصفهان و بوشهر رواج دارد با تار و پود نخ پنبه ای که به رنگ مشکی یا قهوه ای درآمده است، بافته می شود و عبای زمستانی که محمدیه ی نایین مهم ترین مرکز بافت آن است، با بهره گیری از کرک شتر به عنوان تار و پود تولید می شود. عبا توسط دستگاه های ساده ی بافندگی به عرض ۷۵ تا ۹۰ سانتیمتر و طول ۶ متر بافته می شود و کاملاً بدون نقش و طرح بوده و قطعات آن با دوخت ساده ای به هم دوخته می شود.

پارچه دست بافت ایرانی عبا

بَرَک

بَرَک، نوعی پارچه ی ضخیم است که بیشتر در بشرویه ی خراسان و با استفاده از کرک بز یا کرک شتر و بر روی دستگاه دو وَردی بافندگی بافته می شود و از آن عمدتاً برای تهیه و دوخت کت مردانه استفاده می کنند. بَرَک به طور معمول خود رنگ بوده و در رنگ های قهوه ای، سیاه، سفید، شیری، شکری و خاکستری تولید می شود.

پارچه دست بافت ایرانی برک

ایکات یا دارایی

ایکات که مأخوذ از واژه ی مالایایی منجیکات است و در فارسی دارایی نامیده می شود، روشی کهن در بافت پارچه های منقّش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا بتدریج و به موازاتی که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار گردد. ایکات به معنای بستن یا گره زدن یا پیچاندن است و منظور از آن، شیوه ی بستن تار و پود از روی الگویی است که از پیش آماده شده است.

پارچه دست بافت ایرانی بکات یا دارایی

اگر چه خاستگاه این روش دقیقاً مشخص نیست اما برخی محققان بر این عقیده هستند که این گونه بافت را قرن ها قبل از توسعه ی بازرگانی اروپا در قرن های پانزدهم و شانزدهم اقوام گوناگونی در ممالک مختلف جهان، هر یک مستقل از دیگری، ابداع و به موازات یکدیگر رشد داده اند. ضمن آنکه برخی از پژوهشگران با تأکید بر پیچیدگی این روش بافت، شک دارند که ایکات را بیش از یک قوم ابداع کرده باشد و بر این اساس آن را دارای زادگاه خاص و واحدی می دانند.

تنوع، پیچیدگی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزایر مالی، سومبا، سوماترا و برنئو یافت شده است، دلالت بر آن دارد که اگر زادگاه واحدی برای این شیوه بافت وجود داشته، در منطقه ی اندونزی بوده است. قدیمی ترین نمونه ی موجود، ایکات، مصری است و تاریخ بافت آن حدود سال۱۱۰۰ میلادی است. نقش های دیواری آجنته که در شمال غربی هندوستان در حدود پنجاه سال پیش از آن ساخته شده، زنانی را نشان می دهد که جامه هایی با نقش ایکات پوشیده اند. نبود مدارک دیگر، تعیین تاریخ دقیق بافت را دشوار و پیگیری چگونگی توسعه ی روش ها و نفوذ نقش های بیگانه را ناممکن می سازد.

ایکات را از مکزیک تا پرو می بافتند، ضمن آنکه در بیشتر مناطقی که در حوزه ی اسلام واقع بوده اند، از ماداگاسکار تا اسپانیا و از هندوستان تا آفریقای غربی این روشِ بافت مشاهده شده است. در ژاپن نیز ایکات رواج داشته ولی در مناطق خشک شرق آسیا۔ شاید به دلیل آنکه چینی ها از پیش، سنتی در بافت پارچه های عالی و ظریف داشته اند نشانی از ایکات یافت نمی شود. در کشورمان این شیوه ی بافت از گذشته های دور در مناطق مختلفی وجود داشته ولی در حال حاضر ایکات یا دارایی را تنها می توان در کارگاه های محدودی در شهر یزد مشاهده نمود که تنی چند از صنعتگران هنرمند هنوز این شیوه ی بافت را حفظ نموده اند.

به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود یا هر دو، لازم است میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق قایل شویم. ضمن آنکه لازمه ی هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چارچوب کشیده شوند تا بتوان آنها را را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند و همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند، دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگیِ واحدی را به آنها می بافند. البته این قاعده، استثنایی نیز دارد و آن اینکه، هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، باید آنها را به ترتیب و توالی، به جلو بکشند تا نقش پیکان یا شعله ای از آن پدید آید.

ایکات های پود به کار بیشتری روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هرگره ای باید در جایی دقیق و معین زده شود تا نقش ظاهر گردد. البته بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود، نقش هایی را که خود در نظر دارد، به وجود آورد. ایکات های دوگانه به مهارت فوق العاده ای که در هر دو روش باید به کار بسته شود، نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یک سال یا بیشتر زمان می گیرد. در هر سه روش، وقت گیرترین کار، بستن و رنگ زدن و گشودن نخ هاست. مقدار بستن از اندازه ی ظرافت نقشی تبعیت می کند.

برای رنگ زدن تا گذشته ای نه چندان دور، همواره از رنگ های طبیعی استفاده می شد ولی امروزه رنگ های شیمیایی جای رنگ های طبیعی را گرفته و کمتر از رنگ های طبیعی استفاده می شود. در هر حال در رنگرزی با رنگ های طبیعی: از نیل برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه، برای رنگ قرمز؛ پوست درخت و گل برای رنگ زرد، مواد معدنی و خاکی گوناگون برای رنگ سیاه استفاده می شده و استفاده می گردد.

هنرمند شهرت رو در دیپیا پیدا کن

اولین سایت کاریابی هنرمندان

اینجا پروژه بگیر یا خودت رو معرفی کن

تا چند سال قبل برای تار و پود پارچه هایی که با روش ایکات در یزد تولید می گردید، از ابریشم طبیعی استفاده می شد ولی در حال حاضر از نخ ویسکوز برای تار و از ابریشم مصنوعی یا ویسکوزرایون فیلامنت برای پود استفاده می گردد. با روش ایکات و ضمن استفاده از مواد اولیه ای که به آن اشاره شد، انواع پارچه که به مورد استفاده ی رولحافی، بقچه، سوزنی و رومیزی دارد، تولید می گردد. با ادامه و استمرار انواع روش ها در بافت دارایی یا ایکات، نقش های بیشمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک ژاکارد از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکاتِ همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت، نرامی و موّاجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و حتی چاپ کلافه ای (باتیک) متمایز می سازد.

سخن آخر

در این مقاله تصمیم داشتیم شما مخاطبان گرامی را با پارچه‌های دستبافت ایرانی و انواع آن آشنا کنیم. همانطور که می‌دانید هنرمندان ایرانی استعداد عجیبی در خلق پارچه‌های دست بافت ایرانی داردند. ممنون از اینکه تا پایان این مقاله همراه ما بودید.

 

 

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Check Also
Close
Back to top button